۱۳۸۶/۱۱/۱۱

حتما بخوانید

اگر میخواهید به طالقان بروید اما از باز یا بسته بودن راه به علت بارش برف و یا غیره خبر نداریدشماره کدتلفن شهر خود- مثلا0261- رابا یک فاصله از کد روستای خود -مثلا0262456 - به شماره 3000141 پیامک کنید.فاصله و نام و وضعیت راه را در مدت کوتاهی به شما ارسال میکند.البته برای هر شهر و روستایی کاربرد دارد

۱۳۸۶/۱۱/۰۸

ياداشتي كوتاه !؟

دوستان سلام
بعد از مدت‌ها توانسته‌ام به وبلاگ سري بزنم و بسيار خشنودم كه خاكي از آن گرفته شده و طراوت در آن احساس مي‌شود. دلم نيامد كه دو خطي ننويسم.
يكي در مورد ضرب‌المثل‌هاست، حركت زيبايي است كه در هر پستي يك ضرب‌المثل را مي‌گذاريد، شايد بهتر باشد كه همان ضرب‌المثل را از بزرگان ده خودتان بپرسيد و بدون اين كه جواب آن را بگوئيد ( البته با حوصله‌ي بسيار زياد) خواهان آن شويد تا براي شما كاملا توضيح دهند يعني چه. به عنوان مثال تاريك شو جوز مي‌چينه را تصور مي كنم به معناي سوءاستفاده كردن هم باشد. يعني از تاريكي شب استفاده كرده و در حال چيدن گردو است. چنان كه شايد خود شما هم تجربه‌اي در چيدن گردو در شب داشته باشيد! البته اين حدس و گمان شخصي من است و حتما معناي آن را جستجو خواهم كرد. متاسفانه در حال حاضر دست‌رسي به بزرگان بومي طالقان ندارم و بايد منتظر بهار باشم. قدم ديگر در نوشتن ضرب‌المثل‌ها استفاده از آوانگاري است. براي مثال بالا مي‌توان چنين نوشت :
ta:rike sho jouz micine
همان طور كه مي‌بينيم خواندن آن به زبان محلي روان تر خواهد شد. در آوانگاري براي هر حرف فارسي برابرنهادي وجود دارد كه تلاش مي كنم آن ها را بنويسم.
آ = /a:/
ا =/ a/
ب = /b/
پ = /p/
ج= /j/
چ=/c/
خ=/x يا kh/
ث، س، ص = /s/
ش =/sh/
ز، ذ، ض، ظ =/z/
ژ = /Z/
غ، ق=/q/
ء، ع = /'/
او = / u/
ايي = /i/
البته براي آوا نويسي درست نيازمند فونت آوا نويسي هستيم اما مي‌توان با حروف تركيبي رفع مشكل كرد مانند برابرنهاد حرف ش و ژ در جدول بالا.و يا /:/ در كنار حروف ديگر كه كشيدگي صداي آن را نشان مي‌دهد. درنگاه نخست نوشتن آوانويسي كمي دشوار به نظر مي‌رسد اما كمي كه با آن آشنا مي‌شويم بسيار جذاب و مفيد خواهد بود.فقط بايد توجه داشت كه در نوشتن آوانويسي آنچه كه واژه‌ها خوانده مي‌شوند نوشته مي‌شود. (به مثال خانه دقت كنيد.) حال براي نمونه ضرب‌المثل زير را مي‌نويسم :
شو سياه گو سياه = /shew sia gew sia/
حال چند واژه را كه نوشتن آن سودمند است برايتان مي‌آورم:
شيدا = /sheyda:/
/sheyda:y-e- man/ = شيداي من
گوهر = /go:har/
خواهر = /xa:har/
خسروان = /xosrova:n/
بيدار = /bida:r/
خانه = /xa:ne/
خانه‌ي بزرگ = /xane-ye-bozorg/
سود = /sud/
سوء = /su'/
/su'-e-zan/ = سوء ظن
سو = /su/
ايران = /ira:n/
و نكته‌ي آخر، مي‌خواستم تشكر كنم ازعكس‌هاي زيبايي كه در وبلاگ مي‌گذاريد. به ويژه عكسي كه آقاي محمد از سد
طالقان گرفته ، بسيار زيبا و در نهايت تعادل است. و پيشنهاد بدهم به گردانندگان محترم سايت تا اگر موافق باشند هر يك ماه يك بار عكسي را كه بهترين است در گوشه‌اي از سايت به عنوان عكس برتر ماه بگذارند. تا نظر صاحب‌نظران چه باشد ...
تا ديداري ديگر درود و بدرود.
پ.ن- بعد از پست متوجه شدم كه بعضي از آوانويسي‌ها جا‌به‌جا شده‌اند. دونقطه هميشه جلوي حرف لاتين مي‌آيد و براي نشان دادن كشيدگي حرف است. و ديگري علامت همزه است كه در حروف لاتين برابر با علامت گيومه است كه در مثال سوء بايد اخرين حرف باشد كه متاسفانه اولي ديده مي‌شود. براي همين من دو مثال ديگر را نوشته‌ام تا جاي درست آن‌ها مشخص باشد.

۱۳۸۶/۱۰/۲۸

ضرب المثل های طالقانی

دوستان عزیز : مدتی است مشغول امتحانات هستم . انشاءالله فرصت پیدا شود بیشتر با هم گپ بزنیم
هر چی قزانی ته دَره میا کفگیری میان
در قسمت نظرات ، حدس خود را ثبت کنید و همانجا جواب را ببینید

۱۳۸۶/۱۰/۲۷

کرسی و کوچه باغها


این یه عکسم هدیه سال نو مسیحی چونکه من تازه به جمع شما پیوستم از حال و هوای طالقان تو زمستان

با کرسی و خونه های خشتی و

کوچه های خاکی که البته الان گلی شده

غروب زیبای سد در زمستان


با اینکه غروب واسه من همیشه غم انگیزه ولی غروب سد اونم تو زمستان خیلی قشنگه . این عکسم واسه اون کسائی که تا بحال موفق به دیدن این منظره نشدند گذاشتم. امیدوارم خوشتون بیاد

۱۳۸۶/۱۰/۲۶

لباس سنتی دختران در طالقان؟


خانم مشایخ آیا منظور همین لباس نیست؟
این عکس را همشهری عزیزمان خانم نگار برای سایت فرستاده بودند و در آلبوم عکس‌های اوانک می‌توان مشاهده کرد. متاسفانه از لباس مردان نتوانستم نمونه‌ای پیدا کنم.

لباس سنتي مردم طالقان

آيا مي دانستيد كه مردم طالقان هم داراي لباس سنتي مي باشند و تا گذشته اي نه چندان دور پوشيدن آن مرسوم بود؟
لباس خانمها از يك شلوار گشاد كه معمولا به رنگ مشكي بود به همراه تنباني بسيار بسيار پرچين يك وجبي در قسمت پائين تنه تشكيل ميشد و براي بالاپوش هم از روي پيراهن جليقه اي پوشيده مي شد كه معمولا به طرحهاي سنتي ايران مزين بود.
و بالاخره طبق معمول لباس زنان، براي پوشش سر هم از يك روسري سفيد گيجه دار استفاده مي كردند كه از زير آن پارچه اي تقريبا بزرگ به شكل عمامه بسته مي شد.پوشش سر در برخي مناطق بخصوص خانمهايي كه هنوز به طور سنتي در طالقان زندگي ميكنند رواج دارد. اميدوارم بتوانم عكسهايي هم براي كاملتر شده مطلب پيدا كنم .
همچنين خوشحال مي شوم اگر كسي از عزيزان عكسي در اين زمينه دارد پست بگذارد.

۱۳۸۶/۱۰/۲۵

عکس از روستای میر و اسفران








عکس میر



عکس اسفران





غار پر از گنج


این یک غاری است بنام فاطمه اسکول در قریه میر که در سالهای نه چندان دور از داخلش صندوق های گنج را در آوردند.

کف این غار ساروج است و جلوی در آن دره بسیار عمیقی است که هر کسی قادر به صعود آن نمی باشد

عکس های طالقان




سلام بچه ها

من محمد هستم

عضو جدید
خانواده ام اهل میر هستند


چند تا عکس خوشگل که خودم از سدبندی گرفتم رو براتون میذارم

امیدوارم خوشتون بیاد


۱۳۸۶/۱۰/۲۴

مرغ آه

بچه كه بوديم و به طالقان مي رفتيم شبها مادر بزرگم برايمان قصه مي گفت يكي از اين قصه ها، قصه مرغ آه بود
دختري بود كه مادرش برايش جهيزيه خوبي تهيه ديده بود ولي قبل از آنكه بتواند دختر خود را عروس كند از دنيا مي رود. تا اينكه پدرش با زن ديگري ازدواج مي كند و او زن بسيار بدجنسي بود دختر را اذيت مي كرد تا جايي كه در تمامي جهيزيه دختر كه يادگار مادرش بود يخ گذاشت و باعث پوسيدگي و خراب شدن آنها شد. دختر وقتي سراغ صندوق هديه هاي مادرش رفت و ديد همه يادگاري هاي مادرش خراب و پوسيده شده به هق هق گريه افتاد و از خدا خواست او را به شكل مرغي درآورد كه هميشه ناله كند. آرزوي دختر برآورده شد. هيچ كس آن دختر را هرگز نديد همانطوريكه هيچوقت آن پرنده به چشم هيچكس ديده نشده ولي صدايش را شبها همه ميشنوند

۱۳۸۶/۱۰/۱۳

مرغ آه

آيا تا به حال اسم مرغ آه (حق) را شنيده ايد؟ صداي آن را چطور؟
مطمئنم حتي اگر يكشب در طالقان بوده باشيد صداي آن را شنيده ايد صدايي محزون و دلهره آور
در اين باره داستانهايي رايج است شما چيزي از آن مي دانيد؟
لطفا اطلاعات خود را در قسمت نظرات بنويسيد تا در فرصتي ديگر آنچه را كه از طريق مادر بزرگم برايمان نقل شده بازگو كنم

ضرب المثل هاي طالقاني 1

« هنگ هنگ، دگنك »
يعني شوخي شوخي ناگهان دعوا مي شود

۱۳۸۶/۱۰/۱۲

عضوی نو

با سلام حضور دوستان تالقلان دوست عزیز
من به سبب علاقه ی شخصی و دینی که بر گرنم احساس می کنم مشغول به جمع آوری زبان مردم روستای پشند (فشند) هستم. از دوستان عزیزم تقاضا دارم چنانچه کسی را می شناسند که پیش تر در مورد زبان یکی از روستاهای تالقان کار کرده است حتما من را در جریان بگذارد.
بد نیست بدانیم که زبان تاتی البرزی (تالقان و اطراف ) مانند دیگر زبان های محلی ایران رو به فراموشی ست.
اگر چنانچه برای آموزش نسل نو هر روز واژه یی مطرح شود، خالی از لطف نیست.

فرشاد


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کلیه حقوق مطالب ، تصاویر و فایل‌های صوتی منتشر شده در وبلاگ متعلق به نویسندگان آن است و هرگونه استفاده از آن‌ها تنها با اجازه مستقیم نویسنده امکان‌پذیر می‌باشد.