۱۳۸۶/۱۲/۰۹

چند بیت از شعرهای غواص طالقانی

طبق در خواست جناب پارسا چند بیت از شعر های مرحوم غواص را مینویسم. میخواستم دستخط ایشان را هم بگذارم ولی نمیدانم چگونه می توان عکس قرار داد.ضمنا نوار ابزار من دیگر نیست.همه چیز محو شده.
این شعر هر سال محرم در روستای ما و یا هیئت آرتونیها خوانده می شود و مشهور ترین است.ضمنا من شعری ندیدم که به زبان طالقانی باشد.وزن شعر را با تمرین به دست آورید.البته باید سه ضرب و سنگین بخوانید.تکه ای از شعر:
زمین کربلا در خود،عجب دُرّ گران داری - عجب دُرِّ گرانمایه، نهان در خود چو جان داری
مگر خِضری که اندر خود،حیات جاودان داری- همه گلهای رنگارنگ،اندر گِل نهان داری
زمین آسمان به به،که قدر آسمان داری
همه جان ِجهان داری
همه آرام ِجان داری
همه شیرین زبان داری
نه ای آدم تو آدم را،دوا بخشای عصیانی - نجات نوح در کشتی، تو از آسیب طوفانی
تو موسی را به تیه غم،فرح بخشا نگهبانی- تو یوسف را شکیبا دِه ، بچاه و کنج زندانی
بود مر هر چه خوبان را ،تو تنها در میان داری
همه جان جهان داری
(تکرار)
جوانان بنی هاشم، که هر یک مهر رخشانند-همه در تو نهان همچون،به گردون ماه تابانند
همه دُر های پر قیمت ، همه در های غلطانند- همه شاهان مهر افسر ، همه گلهای خندانند
زمین کربلا الحق ، تو قدر لا مکان داری
(تکرار)
چو اصغر کربلا در خود ، یگانه گوهری داری - و زان پس گوهری ممتاز، همچون اکبری داری
چو عبد الله و عون و قاسم آنگه جعفری داری- گران قیمت جواهر هر یک از یک بهتری داری
چه حاجت ای زمین زین پس به سوی بحر و کان داری
(تکرار)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کلیه حقوق مطالب ، تصاویر و فایل‌های صوتی منتشر شده در وبلاگ متعلق به نویسندگان آن است و هرگونه استفاده از آن‌ها تنها با اجازه مستقیم نویسنده امکان‌پذیر می‌باشد.