۱۳۸۹/۰۸/۲۰

ملانعيما طالقاني كركبودي

سلام دوستان اين نوشته را امشب كه دنبال مطلبي درباره‌ي طالقان بودم پيدا كردم گفتم با شما هم قسمت كنم. از نبودن دارازمدت يك كم بهتر است! جا دارد كه سپاس خود را نسبت به آقاي اسماعيل يعقوبي براي نوشتن اين مقاله كه پر و پيمان هم هست، ابراز كنم.

ملا نعیمای طالقانی خاندان او

نیاکان و پدران ملا نعیما

جد اعلای اومولی محمد کاظم طالقانی قزوینی، از بزرگ ترین حکیمان و فیلسوفان هم عصر ملاصدراست که از موسسان تفکر حکمی و حوزه اندیشه های فلسفی در قزوین است.او، حوزه درسی خود را در قزوین قرار داد و باعث گردید تا محافل فلسفی درقزوین رونق گرفته و گسترش یابد و فیلسوفان بزرگی از مکتب فلسفی قزوین بهره مندشده و سپس در اشاعه نظریات و اندیشه های فلسفی، بکوشند. بزرگ ترین و مشهورترین فیلسوفان و دانشمندانی که از حوزه درسی مولی محمد کاظم برخوردار گشته اند،عبارتند از: سید محمد شفیع بن میرزا بهاء الدین عاملی (م 1125 ق) و علامه ادیب شیخ محسن طالقانی قزوینی نحوی و سید میرزا قوام الدین حسینی سیفی قزوینی (م 1150 ق) و حکیم و دانشمند گرانمایه آقاالتفات قزوینی، موسس مدرسه التفاتیه درقزوین (م بعد 1095 ق) و دیگر بزرگان.

شیخ حر عاملی، مولف کتاب امل الامل که هم عصر مولی محمد کاظم بوده است، به حوزه تدریس وی اشاره کرده چنین می نویسد:

مولانا محمد کاظم الطالقانی اصلا، القزوینی مسکنا، من الافاضل المعاصرین کان مدرسا فی مدرسه النواب فی قزوین مات فی المحرم سنه 1094 .

: سرور ما، مولی محمد کاظم که اصلا از طالقان بوده و در قزوین سکونت داشتنداز جمله افاضل و بزرگان معاصر بود که در مدرسه نواب قزوین، حوزه تدریس داشتند. وی در ماه محرم سال 1094ق درگذشت.

مولی محمد کاظم، خود از محضر بزرگان و حکیمان زمان بهره مند گشته است و بعیدنیست که از حوزه درسی بزرگانی هم چون شیخ بهاءالدین عاملی مشهور به شیخ بهائی وفیلسوف و حکیم سترگ میرداماد و متفکر بزرگ و بی نظیر میرفندرسکی استفاده برده باشد و نیز از حکیم بزرگ و متفکر شرق، صدر المتالهین، مشهور به ملاصدرا.

مولی محمد کاظم، بنیان گذار تفکر فلسفی و در نتیجه، باعث رونق و گسترش روش اصولی و اجتهادی در برابر روش ظاهری و جامد اخباری گری در قزوین و در زمانه خوداست. تاثیر اندیشه های او به قدری بود که اخباریان در قزوین از جایگاه و ارزشی برخوردار نبوده و نیز سال ها پس از وی، فرق مختلف هم چون شیخی و بابی نتوانستنددر برابر براهین محکم و قاطع پیروان او و به خصوص اعقاب عالم و دانشمند وی تاب مقاومت آورده و در نتیجه یک سره از میان رفتند.

از این میان به دو نمونه ازمبارزه های فکری برخی از اعقاب مولی محمد کاظم، اشاره می شود:

ملا محمد ملائکه برغانی (طالقانی) (م 1200 ق) فرزند مولی محمد تقی طالقانی(عرفی) و برادر مولی نعیما طی یک مناظره به سال 1165 ق در حضور عالمان بزرگ،شیخ یوسف بحرانی اخباری، مولف کتاب حدائق را محکوم کرد، در نتیجه، پیروان شیخ یوسف و اخباریان، حضور ملا محمد را در قزوین تحمل نکرده لذا به خانه او هجوم آورده و خانه و کتابخانه اش را به آتش کشیدند که ملا محمد، جان سالم به دربرد.دولت وقت نیز برای آن که این آشوب را از میان بردارد، ملا محمد را به روستای برغان تبعید کرد. از این رو فرزندان و خاندان او به برغانی شهرت یافتند.

دیگری آقا حکمی قزوینی (طالقانی) (م 1285 ق) از نوادگان مولی محمد تقی طالقانی است که در قزوین سمت استادی داشته و کرسی تدریس فلسفه و حکمت را دارابوده است. وی در نتیجه مناظره ای در قزوین و در حضور بزرگ ترین دانشمندان زمان،قلت بضاعت علمی و کژ فهمی شیخ احمد احسایی (پایه گذار فرقه شیخیه) را در حکمت وفلسفه و موضوع های عقلی به اثبات رسانیده و شدیدا او را محکوم کرد.

خاندان وشجره مولی محمد کاظم طالقانی که مجد و عظمت سیصد ساله تمامی آنان، به وی بازمی گردد، با دریافت مقامات علمی و رسیدن به مدارج بلند دانش و عمل، توانستند درقزوین و اصفهان و عراق و دیگر شهرهای بزرگ آن زمان منشا تحولات عظیمی در عرصه تفکر و تعقل گردند و در طول سه سده، علاوه بر اشاعه معارف والا و ارزشمند تشیع،آثار بی نظیری در موضوع های مختلف علمی بر جای نهند و جویندگان و دانشمندان بزرگی را در اصفهان و قزوین و نجف و کربلا تربیت کنند و طراوت و پویندگی فقه و کلام وفلسفه و تفکر شیعی را با سعی و تلاش خالصانه خود، حفظ کنند و در این راه حتی ازجان خویش مایه بگذارند و به معارف امامیه اعم از فقه، اصول، تفسیر، اخلاق،عرفان و حکمت و فلسفه و... خدمات ارزنده ای نمایند.

مولی محمد کاظم طالقانی جد اعلای خاندان های بزرگی هم چون آل طالقانی، نحوی،شهیدی، صالحی، برغانی، نعیمی و نعیمایی است که هم چنان نیز در زمان ما منشاخیر و برکتند.

مولی محمد کاظم، عمری را در تدریس و تعلیم و تربیت شاگردان سپری کرد و چنان به تدریس و تعلیم علاقه مند بود که خانه اش را در قسمت غربی مدرسه نواب در قزوین قرار داده بود و استادش شیخ بهایی در چندین سفر که از اصفهان به قزوین آمده درهمین خانه مورد تکریم و احترام وی قرار می گرفته است. بنابر نوشته مولف امل الامل، مولی محمد کاظم در محرم سال 1094 ق در قزوین درگذشت. آثار فراوان وارزنده ای از وی برجای مانده که بیش تر جنبه فلسفی و حکمی دارد; هم چون حواشی وتعلیقات بر بخش الهیات شفای بوعلی و دیگر رسایل فلسفی.

ما، تنها از دو تن از فرزندان بلاواسطه او اطلاع داریم:

1 شیخ خواجه نواب;

2 مولی محمد جعفر طالقانی، مشهور به فرشته.

شیخ خواجه نواب

شیخ خواجه نواب، مدرسه بزرگ نواب را در قزوین تاسیس کرد که هم خود و هم والد بزرگوارش در آن جا تدریس می کرده اند. این مدرسه هم اکنون پس ازتجدید بنا، به نام مدرسه امام صادق(ع) نام گذاری شده و طلاب فراوانی در آن مشغول تحصیل و تعلمند. متاسفانه از شرح حال و تاریخ ولادت و وفات او اطلاعی در دست نیست.

مولی محمد جعفر طالقانی قزوینی (فرشته) مولی محمد جعفر در خاندان علم و دانش و تقوا ولادت یافت و در دامان پدری عالم و دانشمند هم چون مولی محمد کاظم طالقانی پرورش یافت. از تاریخ ولادت او اطلاعی در دست نیست، ولی مسلم، وی در قزوین چشم به جهان گشود و از همان ابتدا در محضر پدر به تحصیل و تعلم پرداخت. روحیات وخصوصیات و مذاق علمی پدر در او اثر عمیقی نهاد و باعث گردید که مولی محمد جعفرهم چون پدر از فیلسوفان و حکیمان زمان به شمار آید و کرسی تدریس فلسفه را درقزوین به خود اختصاص دهد. و بعید نیست که در اثر شدت تقوا و پرهیزگاری و اعراض از امور دنیوی و نفسانی و در نتیجه، دریافت و درک عمیق حقایق عقلی و ذوقی به تجرد نفسانی و ملکی رسیده و از این رو به «فرشته » ملقب شده باشد.

مولی محمد جعفر، علاوه بر تلمذ و تحصیل در نزد پدر و دیگر بزرگان، از محضر درس علامه ملا محمد باقر مجلسی بهره مند گشته و از جانب آن مرد بزرگ به دریافت اجازه روایی نایل آمده است. با دقت در متن این اجازه، که به تاریخ 1095 ق یعنی یک سال پس از درگذشت مولی محمد کاظم طالقانی، شرف صدور یافته، مقام والای مولی محمدجعفر و والد او را درمی یابیم. در قسمتی از این اجازه چنین آمده است:

... المولی الاولی، الفاضل الکامل الصالح التقی الزکی الالمعی مولانا محمد جعفرالطالقانی، خلف المبرور المغفور مولانا محمد کاظم الطالقانی... .

... سرور والا مرتبه، دانشمند کامل نیکو کردار پرهیزگار نیک طبع بسیار برجسته،سرور ما، محمد جعفر طالقانی، خلف مبرور مغفور، سرور ما، محمد کاظم طالقانی.

علامه مجلسی که خود از بزرگان و دانشمندان کم نظیر عصر خویش و زمان های پس ازخود است; از شاگرد خود در متن اجازه ای که صادر کرده است با عنوان «مولانا» یادکرده که نشانگر مقام و مرتبه بسیار والا و بلند مولی محمد جعفر و خاندان پدربزرگوار اوست. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

از مهم ترین آثاری که از وی بر جای مانده، کتاب اشتراط الحس است. با دقت دراین کتاب، قدرت و توان علمی وی را در می یابیم.

از تاریخ درگذشت مولی محمد جعفر طالقانی اطلاعی در دست نیست، ولی براساس قراین درمی یابیم که در قزوین در گذشته است.

مرحوم علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب سیره آل برغانی تاریخ درگذشت وی راسال 1161 ق ذکر کرده است که تحقیقا این تاریخ متعلق است به تاریخ درگذشت نواده اش ملا نعیما طالقانی.

و نیز شیخ آقا بزرگ تهرانی ; پس از ذکر تاریخ درگذشت مولی محمد جعفر، اضافه می کند که وی در طالقان صاحب مزار است و اهالی آن را زیارت کرده به آن تبرک می جویند. ولی تا آن جا که نگارنده می داند و تفحص کرده است، مزاری با عنوان مولی محمد جعفر فرشته در طالقان وجود ندارد و شاید مولی محمد جعفر در طالقان در همان منطقه کرکبود صاحب مزار بوده است، که بعدها به جهت ساختن مقبره ای برای مرحوم ملانعیما نواده او، مزار وی نیز در فضای مقبره نواده اش قرار گرفته باشد و از این جهت گمان گردیده که تاریخ 1161 که بر سنگ مزار ملا نعیما ثبت شده متعلق به تاریخ درگذشت مولی محمد جعفر بوده است.

از بزرگ ترین و عالم ترین فرزندان مولی محمد جعفر، می توان از مولی محمد تقی طالقانی قزوینی نام برد.

مولی محمد تقی طالقانی قزوینی (عرفی)

بعید نیست که مولی محمد تقی در قزوین تولد یافته باشد. او در خاندان علم و دانش و تقوا و پرهیزگاری و تحت تربیت پدربزرگوارش به تحصیل دانش و تقوا مبادرت ورزیده، ابتدا نزد پدر مقدمات علمی رافرا گرفت. سپس علوم عالی را از محضر دانشمند گرانمایه و نواده حکیم بزرگ ملاصدرا یعنی میرزا حسن فرزند حکیم عبدالرزاق لاهیجی (م 1121 ق) فرا گرفت و پس ازمدتی خود جامعیت عقلی و فقهی یافت و توانست کرسی تدریس فلسفه و فقه را در قزوین احراز کند و بسیاری از بزرگان در محفل درسی او حاضر شدند. از مهم ترین آثار اوحواشی محققانه بر اسفار و حواشی بر شرح قوشچی بر تجرید مرحوم خواجه است.

از شهرت او به «عرفی » می توان یافت که وی شعر می سروده و تلخص او، «عرفی »بوده است. این که در برخی از کتاب ها و تذکره ها شهرت عرفی را به فرزند وی ملانعیما نسبت داده اند، اشتباه است; زیرا نگارنده از نزدیک سنگی را که بر مزار ملانعیما بود مشاهده کردم که در قسمتی از سنگ مزار چنین حک شده بود «...محمد نعیم بن عرفی...» که نشان می دهد عرفی لقب و یا تخلص مولی محمد تقی است و نه شهرت مولی محمد نعیم (ملا نعیما).

مولی محمد نعیم طالقانی (ملانعیما)

مولی محمد نعیم، فرزند مولی محمد تقی طالقانی (عرفی) فرزند مولانا محمد جعفر طالقانی (فرشته) فرزند مولانا محمد کاظم طالقانی قزوینی بوده است.

او، از بزرگ ترین دانشمندان و فلاسفه و متکلمان و فقیهان سده دوازدهم هجری است.

با توجه به برخی قراین، بعید نیست که در قزوین پا به عرصه وجود نهاده باشد ونیز شاید در دوران کودکی جد خود ملا محمد جعفر فرشته را درک کرده باشد و در نزدوالد بزرگوارش مرحوم مولی شیخ محمد تقی عرفی به کسب دانش پرداخته و سپس جهت تکمیل علم و دانش به شهر اصفهان، که حوزه علمیه مهم آن روز بود، عزیمت کرده باشد.

از آن رو که از خاندان فضل و دانش به شمار می آمده و عالمان و دانشمندان زمان،پدران و نیاکان وی را می شناخته اند، در اصفهان، مورد احترام و تکریم علما ودانشمندان و صاحب منصبان قرار گرفت. محمد نعیم در اصفهان به حوزه درس عالمانی وارسته هم چون ملا محمد صادق اردستانی که از فلاسفه و متکلمان زمان بوده است (م 1134 ق) و بهاء الدین محمد معروف به فاضل هندی (م 1137 ق) و دیگران حضور به هم رسانید و خود، جامع معقول و منقول گردید.

از برخی داستان هایی که در مورد وی بر جای مانده چنین برمی آید که:

ملا نعیما در اصفهان به جهت قدر و منزلت والای علمی و شرافت و نجابت خانوادگی،از جانب سلطان صفوی به ریاست کتابخانه سلطنتی منصوب شده و شاه صفوی (شاه سلطان حسین) به او ارادت و عنایت کامل داشته است.

مسلما ملا نعیما در اصفهان ازعالمان و دانشمندان بزرگ، به شمار می آمده و طبعا در آن جا از حوزه درس نیزبرخوردار بوده و عده ای از محضر وی بهره می برده اند.

در هر صورت، آخوند نعیما در فضای علمی اصفهان روزگار را، به تحقیق و تالیف وشناسایی منابع مختلف علمی و تدریس و تعلیم و گفت وگو و مصاحبت با عالمان ودانشمندان زمان می گذرانیده است و مسلما تا زمان هجوم افغان ها به اصفهان در آن شهر سکونت داشته و سپس از اصفهان گریخته است.

گریختن ملا نعیما از اصفهان

آخوند آقا نعیما می بایستی در میانه مدت شش ماهه محاصره افغان ها، از شهر اصفهان گریخته باشد. و بعید نیست که برخی از بزرگان خاندان صفوی در این گریز با اوهمراه شده باشند و نیز او بسیاری از کتاب ها و نسخه ها و آثار ارزشمند علمی را که متعلق به کتابخانه سلطنتی و کتابخانه شخصی خود بوده است، همراه کرده باشد تااین گنجینه های ذی قیمت از خطر نابودی در امان بماند.

هجوم افغان ها یاد و خاطره قتل و کشتار مغولان را زنده کرد. اصفهان و اطراف آن ویران گردید و بسیاری از دانشمندان دینی از میان رفتند.

آقا نعیما پس از گریختن از اصفهان به سوی قم عزیمت کرد و بهتر آن دید که مدتی را در قم بماند. او در این محاصره و هجوم، بسیاری از نزدیکان و اقوام خود را ازدست داد.

ملا نعیما پس از استقرار در قم و به درخواست برخی از فاضلان این شهرکتابی را در فلسفه و کلام در مراتب توحید و برخی لطایف عرفانی با عنوان اصل الاصول در وضعیتی آشفته و هراسان تالیف کرد. این امر نشان می دهد که او دانشمندی کوشا و تلاش گر در راه تحقیق و دریافت و آموزش حقایق علمی بوده است.

و نیز از این امر صبر و شکیبایی او آشکار می شود; زیرا کم تر کسی است که درچنین وضعیتی، که بیش تر نزدیکان خود را از دست داده، به نگاشتن کتاب و تدریس وتبیین حقایق علمی مبادرت ورزد.

آقا نعیما هجوم افغان ها را به اصفهان در مقدمه کتاب ارزشمند خود اصل الاصول چنین گزارش می دهد:

زمانی، تالیف این کتاب را از من خواستند که لشکریان افغان، اصفهان و اطراف آن را ویران و بیش تر مردم و به خصوص نزدیکان مرا نابود ساخته بودند و من، خودم به قم مهاجرت کرده و غربت گزیده و سخت پریشان خاطرم.

آقا نعیما در اوایل سال 1135 ق تالیف کتاب اصل الاصول را به پایان برده است.

وی پس از تالیف کتاب اصل الاصول از قم به سوی طالقان عزیمت کرد و بعید نیست که برخی از بزرگان دودمان صفوی، علاوه بر آثار ارزشمند علمی، در این سفر همراه او بوده باشند و او به جهت نجات و اختفای آن ها از تعدی افغان ها، آن ها را به دره طالقان، که محل صعب العبور و امنی بوده است، هدایت کرده باشد.

آقا نعیما درطالقان در روستای کرکبود، که بعید نیست زادگاه پدران و نیاکان او بوده باشد،سکونت می کند. وی پس از استقرار در طالقان و در آن شرایط اضطراب برانگیز،رساله ای را در یکی از موضوعات مهم فلسفی کلامی و نیز بسیار جنجال برانگیز به نام حدوث العالم به تاریخ 1136 ق می نگارد.

عزیمت او به طالقان، اگر چه علاقه او را به وطن و سرزمین پدران و نیاکان خودنشان می دهد، ولی در عین حال طالقان می توانسته امنیت آنان را از هر خطری تامین کند. با این حال، افغان ها بر بسیاری از این گنجینه ها در طالقان ست یافتند وبسیاری از آن ها را از بین بردند.

ایشان از این زمان (1136 ق) به بعد تا سال 1161 ق، که سال درگذشت او است، درطالقان مانده است. آقا نعیما در این مدت 25 ساله تنها به تالیف و تصنیف کتاب هاو رساله های مختلف و نیز رتق و فتق امور شرعی اهالی و رفع معضلات آنان مبادرت می ورزیده و بعید نیست که در آن جا محفل درسی نیز فراهم آورده باشد.

برخی اسناد و مدارک پراکنده موجود، نشان می دهد که وی در طالقان از عالمان بزرگ به شمار می آمده و به امور شرعی و رفع مشکلات مردم و اهالی طالقان مبادرت می ورزیده است. از جمله بزرگانی که در طالقان با آقا نعیما مرتبط بوده است وملا نعیما به او ارادت کامل داشته، ملا ابراهیم جزنی، از بزرگان دانشمندان وفیلسوفان بوده است.

تقوا و ایمان شگفت انگیز آقا نعیما علاوه بر علم و دانش وفضل او باعث گردید تا مردم و بزرگان آن دیار به آقا نعیما اعتقاد و پایبندی فراوان بیابند و هم اکنون نیز اهالی طالقان کرامات عجیبی را به آن مرد بزرگ نسبت می دهند که از مقام معنوی آن مرد بزرگ بعید نیست.

از جمله کرامت هایی که در باره او مشهور است این است که:

روزی ذوات مقدس معصومین(ع) خانه آقا نعیما تشریف آورده بوده اند. صبیه آقانعیما می بیند که بر ایوان خانه دوازده نعلین سبز رنگ در کنار هم نهاده شده است.

به سوی پدر می شتابد و آن چه را که دیده است به او می گوید. آقا نعیما شدیدا اورا از بیان این مطلب تحذیر می کند و به شدت او را عتاب می کند و به فرزند می گویدآنان عزیزان و سروران منند که قدم رنجه داشته اند.

درگذشت آقا نعیما

این مرددانشمند و فرهیخته و بسیار با تقوا و ساعی و تلاش گر در سال 1160 ق در طالقان درگذشت و اهالی و بزرگان آن دیار به جهت عظمت و منزلت والای آقا نعیما مقبره ای بر مزار او بنا کردند که هم اکنون نیز پس از 255 سال در منتهی الیه جنوب غربی روستای کرکبود و در قبرستان قدیمی پابرجاست. در میان مقبره، سنگ مزاری است که مقدار سی سانتی متر از سطح زمین بالاتر است و براین سنگ، این عبارت نوشته شده است:

آرامگاه مغفور مبرور رضوان الله علیه جناب مستطاب العلام الفهام العالم الفاضل العادل آخوند ملا نعیما بن عرفی اعلی الله مقامه و رفع الله درجاته فی شهر شوال المکرم 1160 .

این مقبره که اخیرا به جهت عوامل طبیعی و عدم توجه به این بنای تاریخی در شرف خرابی بود، به دست برخی اشخاص خیر و فرهنگ دوست، بازسازی و مرمت گردید.

کرامت ها و معجزه هایی را به مزار وی نسبت می دهند که از مقام آن عالم ربانی و مردالهی بعید نیست.

آثار و تالیفات

آقا نعیما در طول عمر پربارش، آثار و تالیفات گرانقدری رااز خود برجای گذاشت.

مسلم است که این مرد دانشمند، بیش تر اوقات خود را به تحقیق و تالیف کتاب ها ورساله های ارزشمند می گذرانیده و در نتیجه، آثار او می بایست بیش از این تعدادی باشد که برمی شمریم.

از جمله آثاری که از ایشان برجای مانده می توان به این چند کتاب و رساله بسیارمهم اشاره کرد:

1- اصل الاصول: آقا نعیما این کتاب را در مباحث وجود و توحید ذات و برخی مباحث عرفانی تالیف کرده است. نسخه های متعددی از این کتاب موجود است.

تاریخ تالیف این کتاب سال 1135 ق یعنی پس از هجوم افغان ها به اصفهان وگریختن ایشان به شهر قم است که بنابه درخواست و پیشنهاد برخی از بزرگان قم درآن جا تدوین یافته است. این کتاب در سال 1357 در انتشارات انجمن حکمت و فلسفه وبراساس کار و تحقیق دو دانشجوی دوره فوق لیسانس الهیات دانشگاه مشهد و به راهنمایی و مقدمه و تعلیق استاد سید جلال الدین آشتیانی چاپ شده است.

2- العروه الوثقی فی امامه ائمه الهدی: این کتاب در مباحث کلامی و بسیار عمیق امامت تالیف شده است. نسخه اصلی این کتاب، که به خط خود مولف است، در کتابخانه موقوفه ملا محمد صالح برغانی در کربلا موجود است.

3- حدوث العالم: نسخه هایی از این اثر مهم که به صورت رساله ای موجز تدوین یافته، موجود است. آقا نعیما این کتاب را پس از عزیمت از قم و سکونت در طالقان به تاریخ 1136 ق تالیف کرده است.

4- منهج الرشاد فی اثبات معرفه المعاد: این کتاب ارزشمند و مفصل در مباحث کلامی و فلسفی بسیار عمیق و ژرف معاد تالیف شده است که نشانی از عمق اندیشه مولف آن است. نسخی از این کتاب موجود است و اخیرا این کتاب با ارزش، به دست دانشمند بزرگوار جناب آقای استادی (حفظه الله تعالی) در شرف طبع است.

5- الجبر و التفویض.

6- القضاء و القدر.

همان گونه که قبلا اشاره گردید، آثار این مرد بزرگ می بایست بیش از این ها باشد وگویا بسیاری از آن ها به جهت گذشت زمان از میان رفته. دور نیست که برخی از آن هاهم اکنون نیز موجود باشد، که برای یافتن آن ها نیازمند به تحقیق و تفحص بیش ترهستیم. کما این که حقیر نسخه ای در علوم غریبه، به خط خود آقا نعیما، نزد آقاشیخ اسماعیل بوذری طالقانی که به تازگی درگذشت یافتم.

خاندان و فرزندان آقا نعیما

ما تنها به نام یک تن از فرزندان او دست یافته ایم، به نام آقا شیخ محمد تقی طالقانی که خود از عالمان و فیلسوفان زمان بوده است. وی زعامت شرعیه و علمی را در قزوین برعهده داشته است. آقای عبدالحسین صالحی شهیدی که مقدمه موسوعه البرغانی را نوشته است، گوید: نقش خاتم و امضای آقا شیخ محمد تقی را درصدر اسنادی که متعلق به املاک طالقان و قزوین یافته و نیزاضافه کرده در نزد او سندی قدیمی موجود است که در آن چنین نوشته شده است:

«حاشیه قلمی فرمود. محل مهر عالی جناب نتیجه الفضلاء آقای محمد تقی خلف زبده الفضلاء آخوند ملانعیم طالقانی ».

از فرزندان آقا شیخ محمدتقی، آخوندملایوسف حکمی طالقانی قزوینی است که از بزرگ ترین فیلسوفان و متکلمان امامیه درسده سیزدهم هجری به شمار می آمده. او سال ها کرسی تدریس فلسفه را در مدرسه صالحیه، در قزوین برعهده داشته است و بسیاری از فاضلان و بزرگان از محضر او بهره برده اند. چنان که مولف المآثر و الاثار چنین گوید:

مولی یوسف حکمی قزوینی از فیلسوفان بزرگ و بهترین اساتید کتب حکمی و فلسفه متعالیه در قزوین بوده است و در مجلس درس او جمعی از فضلا و طلاب علوم عقلی فراهم می آمده اند.

نیز از دیگر فرزندان آقا شیخ محمد تقی بن آقا نعیما، آقا شیخ ابوعلی عبدالمجید طالقانی است. وی از عرفا و اجله علما بود. از تالیفات اوست:

رساله کثیرالفایده و منتخب از مهمات مسایل غامضه حقه و تبیین مشکلات از عقایدحقیقیه حقه مسمی به مشرق المفارق (المعارف ظ) الالهیه مشتمل بر مقدمه و دو مطلب و خاتمه.

هم اینک این رساله ارزشمند در نزد یکی از مومنان شهرستان رشت نگه داری می شود.

اعقاب و فرزندان این عالم بزرگوار، در تهران، قم، طالقان و بیش از همه درمازندران و گیلان به سر می برند و با عنوان نعیمی، نعیمایی، کرکبودی و طالقانی معروفند.

روستای عالی دره (در شهرستان چالوس) در این دهکده زیبا که بر بلندی های نزدیک به نور و کجور واقع گردیده، مردمانی سخت کوش زندگی می کنند که نام و شهرتشان باعث افتخار آنان است.

آنان مردمی ساده و بی آلایش اند که در کمال آرامش و به دور از هیاهوی شهرهای بزرگ در آن جا به سر می برند; مردمانی که تمامی آن ها از فرزندان و اعقاب مولی نعیما می باشند و به نعیمایی و نعیمایی کرکبودی شهرت دارند.

در این که آنان از چه زمانی در این منطقه سکنا گزیده اند و علت سکونت آن ها در آن جا چه بوده است، اطلاع چندانی در دست نیست. ولی از دقت در آثار قدیمی چون سنگ های قبور قدیمی عالی دره، که برخی از آن ها قدمت 150 ساله دارند، درمی یابیم که اهالی این دهکده حدود دو سده است که در آن جا سکونت گزیده اند و نیز از شهرت کرکبودی که بر اکثرسنگ های قبور قدیمی نقش بسته است می توان دریافت که نیاکان این اهالی از روستای کرکبود طالقان (محل سکونت آقا نعیما) که جملگی از فرزندان آقا نعیما هستند، به این منطقه مهاجرت کرده اند.

آن چه از دقت در اسناد و نسخ قدیمی برجای مانده و اقوال موجود در میان اهالی برمی آید، این است که چند تن از فرزندان آخوند نعیما از طالقان به این منطقه رفته و دیگر این که آنان گنجینه بسیار بزرگی از کتاب ها و رساله ها و آثار علمی را با خود به عالی دره برده اند.

یکی از دانشمندان بزرگ از خاندان آقا نعیما که به این منطقه مهاجرت کرده است مرحوم آقا شیخ هادی طالقانی است که آثاری از وی باقی مانده است و نشان می دهدکه ایشان حدود صد سال پیش در این منطقه می زیسته است و کتابخانه ای عظیم داشته که بعید به نظر نمی رسد این کتابخانه همان گنجینه عظیم و علمی و بی نظیر آقا نعیمادر طالقان بوده که به دست وی به این منطقه منتقل گشته است. برخی از اهالی اظهار می دارند که تا چند دهه گذشته کتابخانه ای بزرگ در این روستا بوده است ونیز ابراز کردند که تا چندی پیش تعداد فراوانی نسخ خطی در مسجد و خانه های این روستا موجود بوده است که به جهت تنزل اهالی از مقام علمی پدران و نیاکان خود وعدم دریافت ارزش هر یک از این میراث های فرهنگی و نبودن امکانات نگه داری آن هابسیاری از این گنجینه های ارزشمند و بی نظیر از بین رفته و حتی بسیاری از آن هارا، در همان نزدیکی، سال ها قبل به خاک سپرده اند و برخی نیز به دست دزدان فرهنگی و چپاولگران میراث این خطه، به یغما رفته است و متاسفانه جز تعداد اندکی نسخ خطی، که برخی دلسوزان فرهنگی آن ها را از نابودی نجات داده اند، بقیه، یک سره ازمیان رفته است.

از دیگر بزرگان این خاندان در عالی دره و منطقه مازندران،ملا صالح طالقانی بوده است که در آن جا سکونت داشته و فقیه و عالمی بزرگ به شمارمی آمده که جامه عالمان را بر تن نمی کرده و مرحوم علامه تنکابنی نسبت به او ارادت و عنایت کامل داشته و اجازه ای را به جهت وی نگاشته است.

در حوالی و حدود شهرستان نوشهر نیز خاندانی با عنوان نعیمایی شهرت دارند که از فرزندان و اعقاب آقا نعیما به شمار می روند.

در شهرستان رشت خاندانی قدیمی که قدمت یک صد ساله در آن شهرستان دارند باعنوان «مجیدی نعیمی » سکنا دارند که جملگی از اعقاب آقا نعیما هستند.

این خاندان از فرزندان آقا ابوعلی عبدالمجید بن شیخ محمد تقی آقا نعیما که قبلا مذکور شد، هستند.

از جمله فرزندان او است مرحوم آیه الله شیخ علی مجیدی نعیمی که در رشت می زیسته و مورد رجوع اهالی بوده است و از احفاد ایشان، فاضل و عالم بزرگوار حضرت حجه الاسلام جناب آقا کاظم مجیدی نعیمی است که سال هاست در قم سکنا دارند.

در روستای برغان که در نزدیکی کرج واقع شده است، خانواده ای بزرگ زندگی می کنندکه دارای شهرت نعیمی و نعیمی طالقانی هستند که جملگی از اعقاب آقا نعیما به شمار می‌روند.

نیز از جمله اعقاب آقا نعیما، مرحوم استاد محمد مهدی نعیمی است که در ادب وهنر، ادیبی بی نظیر بوده و در شهرستان شمیران تهران سال ها تدریس و تعلیم فرزندان این آب و خاک را بر عهده داشته و انجمن های ادبی را در این منطقه فراهم آورده بوده است که بسیاری از ادیبان و شاعران معاصر از شاگردان محافل ادبی این مردادب دوست، به شمار می روند. از وی اشعار بسیاری برجای مانده است.

پدیدآورنده: اسماعیل یعقوبی


۱۳۸۹/۰۷/۳۰

بخش طالقان با تصویب استان البرز به شهرستان ارتقا یافت

به نام خدا
دوستان خوبم سلام
بعد از مدتی غیبت و دور بودن از دنیای مجازی امروز اومدم تا تبدیل شدن بخش طالقان به شهرستان رو به همه تبریک بگم.
(به گزارش پايگاه اطلاع رساني به نقل از دولت، با تصويب هيئت وزيران شهرستان طالقان در استان البرز از تركيب بخشهاي مركزي به مركزيت شهر طالقان شامل دهستانهاي پايين طالقان به مركزيت روستاي شهراسر و ميان طالقان به مركزيت شهر طالقان و بخش بالا طالقان تشكيل مي شود.بر اين اساس، با تصويب هيئت وزيران و بنا به پيشنهاد وزارت كشور ، روستاي آرتون از دهستان ميان طالقان بخش طالقان شهرستان ساوجبلاغ منتزع و به دهستان پايين طالقان همين شهرستان الحاق مي شود.بر اين اساس ، روستاها، مزارع و مكان هاي سنگ بن، كلانك، فشندك از دهستان پايين طالقان بخش طالقان شهرستان ساوجبلاغ منتزع و به دهستان ميان طالقان همين شهرستان الحاق مي شود.همچنين دهستان كناررود به مركزيت روستاي گوران از تركيب مزارع، روستاها و مكانهاي گوران، گليرود، خودكاوند، اورازان، وشته، سفچ خاني، منگلان، حصيران، گرود، آونگ، محسن‌آباد، بزج، سكران، سكران چال، نوبزك، جزن، حسنجون، جزينان، سيدآباد، خسبان، هرنج و پرده‌سر در تابعيت بخش طالقان شهرستان ساوجبلاغ ايجاد مي شود.بر اين اساس، نام دهستان بالا طالقان از توابع بخش طالقان شهرستان ساوجبلاغ به دهستان جوستان تغيير مي‌يابد.اين مصوبه از سوي محمد رضا رحيمي، معاون اول رئيس جمهور براي اجرا ابلاغ شده است.)(dezrud.blogfa.com)
بخش طالقان با 25 هزارنفر جمعیت ساکن و 100 هزار نفر جمعیت شناور از یک منطقه شهری و 73 روستا تشکیل شده است.
امیدوارم مشکلات طالقان با این تغییرات هر چه زودتر حل بشه...

۱۳۸۹/۰۳/۱۲

میلاد با سعادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بر همه مبارک!

با سلام
میلاد با سعادت حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) و روز مادر را به مادر خوب خودم و همه ی مادران خوب ایران زمین تبریک میگم.
با آرزوی طول عمر باعزت و با صحت و سلامتی برای همه ی مادران .
این عید بر همه ی محبین آن حضرت مبارک.

۱۳۸۹/۰۲/۰۷

نام خانوادگي در روستاهاي كش و كشرود

خوب خيال همتون رو راحت كنم كه تموم كشرودي ها فاميليشون مشايخ هست و همه كشي ها گرشاسبي.
از اين مختصر و مفيدتر كجاي طالقان ديگه هست؟

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کلیه حقوق مطالب ، تصاویر و فایل‌های صوتی منتشر شده در وبلاگ متعلق به نویسندگان آن است و هرگونه استفاده از آن‌ها تنها با اجازه مستقیم نویسنده امکان‌پذیر می‌باشد.