يكي از دلايل بزرگ مهاجرت روستانشينان طالقان به شهرها نبود امكانات رفاهي و از آن مهمتر نبود كار براي جوانان است. امروزه به هر روستايي كه سر بزني و از اهالي دربارهي جمعيت ثابت روستا بپرسي اغلب با عددي زير ده مواجه خواهي بود. بيشتر آنان هم كهنسال هستند و آنقدر به سرزمين مادري خود وابستهاند كه برايشان مهاجرت معنايي ندارد. اگر دولت اقدامي جدي براي برطرف كردن مشكلات روستانشينان برندارد تا ده سال آينده طالقان در زمستان سرزمين ارواح خواهد شد.
يكي از اين مشكلات خرابي جادههاي طالقان است. در حال حاضر دهات پايين طالقان به علت برپايي سد طالقان دچار سختيهايي در رفت و آمد شدهاند. اين مشكل چند صباحي است كه براي پايين طالقانيها بهوجود آمدهاست و بارها نيز نسبت به خرابي شدن جادههاي خود اعتراض كردهاند. در صورتيكه اهالي روستاهاي بالا طالقان اصلا جادهي آسفالت نداشتهاند و از دير باز رفتوآمد در اين جادهها واقعا مشكل و دردسرآفرين است. جادهاي كه عرض كوچك دارد و و پر از دستانداز و چالههايي گاه عميق است كه رفت و آمد سواريهاي كوچك را تقريبا غيرممكن ميسازد. تصور زمستان و برفهاي سنگين اين منطقه در جاده بسيار ترسناك و غيرممكن به نظر ميرسد.
وجود كارگران و ماشينهاي جادهسازي در بخشهايي از جادههاي ياد شده كمي اميدوار كننده است كه بالاخره تا چند ماه ديگر جاده درست خواهد شد. اما وقتي از اهالي دربارهي جاده پرسيدم گفتند حدود 7 سال است كه طرح گسترش و آسفالت كردن جادههاي بالا طالقان (به همراه خودياري روستاييان!) در دست اقدام است و به طور جدي حدود سه سال است كه روي اين جادهها كار ميكنند. آنچه كه به چشم ميآيد بسيار كند و ناچيز است. ماشينهاي گستردهسازي جاده در بخشهايي كه بستر زمين و جاده خاكياست عرض جاده را گستردهاند اما در بخشهايي كه بستر زمين صخرهاي و سنگي است اصلا كار نشدهاست. اين وضعيت به صورتي است كه در بخشهايي از جادهي گتهده به بالا جاده آنقدر عرض كوچكي دارد كه يك طرفه است و اگر دو سواري در جهتهاي مخالف به هم برسند يكي از آنها بايد آن قدر عقب برود تا جايي براي كنار كشيدن خودرو و باز شدن راه براي خودرو ديگر ممكن شود. گاه جاده آنقدر كم عرض و سست است كه بايد با وحشت از آن منطقه عبور كرد و دست به دامان خدا و پيامبر شد كه جاده در بستر رودخانهي خروشاني كه در عمق دره جاري است ريزش نكند. پرسش من اينجاست كه چرا طرحها و پروژههاي عمراني اينقدر طولاني و كشدار اجرا ميشود؟ مگر در برنامههاي دولت توسعه و عمراني روستاها وجود ندارد؟ چرا امكانات اوليه روستانشينان تامين نميشود؟ اميدوارم اين نوشته فرصتي را ايجاد كند تا مسئولين با جديت بيشتري براي آبادي طالقان كوشش كنند.
يكي از اين مشكلات خرابي جادههاي طالقان است. در حال حاضر دهات پايين طالقان به علت برپايي سد طالقان دچار سختيهايي در رفت و آمد شدهاند. اين مشكل چند صباحي است كه براي پايين طالقانيها بهوجود آمدهاست و بارها نيز نسبت به خرابي شدن جادههاي خود اعتراض كردهاند. در صورتيكه اهالي روستاهاي بالا طالقان اصلا جادهي آسفالت نداشتهاند و از دير باز رفتوآمد در اين جادهها واقعا مشكل و دردسرآفرين است. جادهاي كه عرض كوچك دارد و و پر از دستانداز و چالههايي گاه عميق است كه رفت و آمد سواريهاي كوچك را تقريبا غيرممكن ميسازد. تصور زمستان و برفهاي سنگين اين منطقه در جاده بسيار ترسناك و غيرممكن به نظر ميرسد.
وجود كارگران و ماشينهاي جادهسازي در بخشهايي از جادههاي ياد شده كمي اميدوار كننده است كه بالاخره تا چند ماه ديگر جاده درست خواهد شد. اما وقتي از اهالي دربارهي جاده پرسيدم گفتند حدود 7 سال است كه طرح گسترش و آسفالت كردن جادههاي بالا طالقان (به همراه خودياري روستاييان!) در دست اقدام است و به طور جدي حدود سه سال است كه روي اين جادهها كار ميكنند. آنچه كه به چشم ميآيد بسيار كند و ناچيز است. ماشينهاي گستردهسازي جاده در بخشهايي كه بستر زمين و جاده خاكياست عرض جاده را گستردهاند اما در بخشهايي كه بستر زمين صخرهاي و سنگي است اصلا كار نشدهاست. اين وضعيت به صورتي است كه در بخشهايي از جادهي گتهده به بالا جاده آنقدر عرض كوچكي دارد كه يك طرفه است و اگر دو سواري در جهتهاي مخالف به هم برسند يكي از آنها بايد آن قدر عقب برود تا جايي براي كنار كشيدن خودرو و باز شدن راه براي خودرو ديگر ممكن شود. گاه جاده آنقدر كم عرض و سست است كه بايد با وحشت از آن منطقه عبور كرد و دست به دامان خدا و پيامبر شد كه جاده در بستر رودخانهي خروشاني كه در عمق دره جاري است ريزش نكند. پرسش من اينجاست كه چرا طرحها و پروژههاي عمراني اينقدر طولاني و كشدار اجرا ميشود؟ مگر در برنامههاي دولت توسعه و عمراني روستاها وجود ندارد؟ چرا امكانات اوليه روستانشينان تامين نميشود؟ اميدوارم اين نوشته فرصتي را ايجاد كند تا مسئولين با جديت بيشتري براي آبادي طالقان كوشش كنند.
اينروزها در هر جا كه بنشيني سخن از آبادي طالقان، جذب گردشگر و سرمايهگذاري در اين منطقه است. پيست اسكي و تلهكابين روياهايي است كه زمزمه ميشود. جا دارد كه از خود بپرسيم كداميك از آينها ضروريتر است. و آيا مسئولين بر اساس ضرورت اقدام ميكنند؟ با توجه به اين كه كارآيي طرح جذب گردشگر خود سخني مفصل ميطلبد، حتا اگر موافق طرح باشيم بايد پرسيد كه آيا بايد جادهاي مناسب وجود داشته باشد تا مردم از آن عبور كنند يا خير؟ و مخلص كلام اين كه دوصد گفته چون نيم كردار نيست. آقايان به جاي تبليغات كمي هم عملگرايي را در دستور كار خود قرار دهيد!
۲ نظر:
سركار خانم محمودي عزيز
سلام و خسته نباشيد
واقعا" كه گل گفتيد
اوضاع جاده دسترسي در ميان طالقان و پايين طالقان كه تردد بسياري هم دارد حدفاصل روستاي گلينك تا روستاي آرموت تكيه به قدري خراب است كه محال است پس مراجعت به تهران اتومبيل شما را به تعميرگاه نكشاند. چه خوب ميشد به موازات احداث اين سد بزرگ احداث جاده هاي دسترسي نيز در دستور گار قرار ميگرفت. چند ماشين راه سازي به ظاهر مشغول هستند اما با گذشت يكسال و نيم از افتتاح سد هنوز اوضاع جاده هاي اين منطقه نا بسامان است. اي كاش گوشي صداي ما را ميشنيد
با احترام و سپاس به خاطر مطالب شما.
سلام
يك مژده در مورد راه اصلي منطقه ميان طالقان و پايين طالقان
راه موجود كمي بهتر شده و دو لودر نيز مدام مشغول كار هستند و اميد وارم تا قبل از شروع فصل سرما عمليات راه سازي به پايان برسد. انشااله.
ارسال یک نظر