۱۳۸۷/۱۱/۰۳

به یاد او

پدر بزرگ عزیزم
نوشتن از تو برایم بسیار دشوار است.این چند سطر توانایی بیان بزرگی روحت را ندارد اما نوشتن از توست که به این کلمات ارزش می دهد و به من جرات,وگرنه نه من شاعری چون توام و نه نویسنده ای چیره دست!
جداشدن سخت است از تو که دلت دریایی بود از صدف های عشق,لبت گلی بود که به هنگام شکفتن عطر دوستی می پراکند,در چشمان آبی ات مهری بود که تصویری از مهربانی درونت را نمایان می کرد,گرمای دست هایت یاس نوازش می کاشت و شعرهایت زندگانی را معنا می کرد.
فرصت شناخت تو را پیدا نکردیم که زمان اندک است برای فهمیدن راز گل سرخ ولی چه می توان کرد که گفته اند:
آب دریا را اگر نتوان کشید پس به قدر تشنگی باید چشید
نامت جاوید باد که اندیشمندان را پایانی نیست!

امیرحسین صادقیان نوه شادروان حاج محمدعلی اکبریان(عاطف)

۱ نظر:

ناشناس گفت...

متن بسیارزیباودلنشینی بود لذت بردم

روح پدربزرگ مهربانت شاد

ارسال یک نظر


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کلیه حقوق مطالب ، تصاویر و فایل‌های صوتی منتشر شده در وبلاگ متعلق به نویسندگان آن است و هرگونه استفاده از آن‌ها تنها با اجازه مستقیم نویسنده امکان‌پذیر می‌باشد.